معارف دین

حوزه علمیه معصومیه سلام الله علیها
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چه کار کنیم که ولایت پذیری ما زیاد تر شود؟

12 شهریور 1394 توسط سایه خورشید

پیوند: http://www.askdin.com/thread50888.html#post726467


پرسش:چه کار کنیم تا ولایت پذیری ما زیادتر شود؟ چیکار کنیم که دستوراتی که از جانب امام خامنه ای داده میشه رو بدون هیچ عذر و بهانه تراشی به اون عمل کنیم؟؟
مثلا مسئله خرید کالای ایرانی که اکثر مردم این کار را انجام نمی دهند و دلیلشون اینه که کیفیت پایینه و غیره … .


پاسخ:آنچه که ائمه معصومین (علیهم السلام) و دین ما به آن تاکید دارند ولایت است و انسان با پیشوا و امام، انسانی متعهد و ضد سلطه و مودب به احکام الهی است.

ولايت يعني روشن‌ترين و مشخص‌ترين عامل امتحان ميزان انعطاف‌پذيري انسان‌ها. به همين دليل اگر كسي در مقابل ولايت كه فرمان‌هاي سيّال را مي‌دهد، انعطاف‌پذير نباشد، تمام خوبي‌هاي ديگرش قبول نمي‌شود بلكه جايش در قعر جهنّم خواهد بود.
كسي عادت كرده به قرآن احترام بگذارد، وقتي شرايط عوض مي‌شود، دستور از ولايت مي‌رسد كه: « آن قرآن‌ها را بزنيد، قرآن ناطق من هستم» اما يك عده‌اي گفتند: «نه! ما نمي‌توانيم قرآن را بزنيم، قرآن احترام دارد » چنين افرادي كه در مقابل ولايت و قانون سيّال الهي انعطاف پذير نيستند يويي از اسلام نبرده اند اينها خشك مقدس هايي هستند كه آخر و عاقبتشان جهنم است.
در روايتي در مورد داستان ابليس دارد كه خداوند متعال مي‌فرمايد: «فَقَالَ اللَّهُ: لَا حَاجَةَ لِي إِلَى عِبَادَتِكَ إِنَّمَا أُرِيدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَيْثُ أُرِيدُ لَا مِنْ حَيْثُ تُرِيدُ» من چه نيازي به خوب بودن بنده‌هايم دارم؟ من مي‌خواهم بنده‌هاي من آن‌طوري كه من هر لحظه به آنها مي‌گويم خوب باشند. (1)
ولايت در زمان رسول خدا با پيامبر و در زمان حضرات معصومین علیهم السلام با ائمه (عليهم السلام) تحقق يافت و در زمان غيبت امام معصوم(عليه السلام) با نايبان عام آن حضرت است كه از سوي حجت الهي،‌ حجت برخلق باشند. چنانكه امام زمان (عج) مي فرمايد : « أما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلي رواة أحاديثنا فإنهم حجتي عليكم و أنا حجة الله. » (2)
همچنين روايت امام صادق(عليه السلام) كه مي‏فرمايد: « … من كان منكم ممن قد روي حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا و عرف احكامنا فليرضوا به حكماً فاني قد جعلته عليكم حاكماً فاذا حكم بحكمنا فلم يقبل منه فانما استخف بحكمنا و علينا رد و الرادعلينا كالراد علي الله وهو علي حد الشرك بالله» بايد به كساني از شما (شيعيان) كه حديث و سخنان ما را روايت مي‏كنند و در حلال و حرام ما به دقت مي‏نگرند و احكام ما را به خوبي باز مي‏شناسند (عالم عادل)، مراجعه كنند و او را به عنوان حاكم بپذيرند. من چنين كسي را بر شما حاكم قرار دادم. پس هرگاه به حكم ما حكم كند و از او پذيرفته نشود، حكم خدا كوچك شمرده شده و بر ما رد شده است و آن كه ما را رد كند، خدا را رد كرده است و چنين چيزي در حد شرك به خداوند است (3)
و همچنين بر اساس روايات و دلايل متعدد ديگر پيروي از فقيه جامع الشرايط در زمان غيبت، در امتداد همان اطاعت و پيروي از امام معصوم است. حركت بر صراط ولايت فقيه، ضامن خير دنيا و آخرت ما است زيرا حركت بر صراط معصومين عليهم السلام است.
حال كه اين نكات مهم و حياتي را از زبان معصومين عليهم السلام بيان كرديم معلوم گرديد پيروي از مقام عظماي ولايت حضرت ايت الله خامنه اي وگوش به فرمان ايشان بودن همان اطاعت و پيروي از امام معصوم است، اگر فردي به حقيقت اين مطلب برسد و بداند كه پيروي ولي فقيه همان اطاعت از امام معصوم است بدون هيچ عذر و بهانه اي به دستورات ولي فقيه جامه عمل خواهد پوشانيد.
البته خشك مقدساني هستند كه قرآن را مقدس مي دانند و به خاطر اين خشك مقدسي دستور ولي زمان را اطاعت نمي كنند همچنانكه خوارج اينگونه بودند، براي ولايت پذيري نيازمند بصيرت هستيم؛ افراد فاقد بصيرت ، به جهتِ عدم تشخيص واقعيت‌ها، هرگز نمي‌توانند درست به دنبال ولي باشند.
در مورد خريد اجناس داخلي، لزوم مصرف کالای ایرانی برای رونق تولید در عدم وابستگی به خارج و کم اثر شدن تحریم ها و تهدیدهای دشمنان نقش بی بدیلی دارد که با تبعیت فرمان رهبر معظم انقلاب عزم همگانی را در اجرایی کردن آن می‌طلبد.
در بیانی از مقام معظم رهبری می‌خوانیم:
«شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید می‌کنید، به‌جای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کرده‌اید، هم کارگر ایرانی را وادار کرده‌اید به اینکه ابتکار خودش را به میدان بیاورد. جنس داخلی که مصرف شد، آن کننده‌ی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبه‌روز افزایش خواهد داد. شما وقتی که جنس داخلی مصرف می‌کنید، ثروت ملّی را افزایش داده‌اید. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی به‌عنوان یک سنّت بود، سراغ جنس که می‌رفتند، می‌پرسیدند داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن رغبت داشتند. این باید برگردد و بالعکس شود. نمی‌گوییم خرید جنس خارجی حرام است، امّا عرض می‌کنیم خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاوم‌سازی اقتصاد است و بر همه چیز این کشور تأثیر می‌گذارد. باید به این توجّه کرد؛ این نقش همه‌ مردم است. البتّه در اینجا هم مثل خیلی جاهای دیگر، مسئولیّت مسئولان و مدیران کشور از دیگران بیشتر است، بسیاری از زیاده‌روی‌ها و ریخت ‌و پاش‌ها در رفتار مردم، به‌خاطر نگاه کردن به رفتار آن کسانی است که آن‌ها را «بزرگ‌ترها» می‌دانند. اگر اسراف در بین سطوح بالا نباشد، در بین مردم هم اسراف کم خواهد شد. بنابراین ترجیح تولید داخلی یکی از کارها است.» (4)
ولايت پذيري يعني همين، يعني اينكه به اندازه كافي بصيرت و آگاهي داشته باشد كه دستور ولايت فقيه قانون سيّال الهی است و اطاعت از قانون خداوند واجب است و الا همان خشك مقدساني خواهند بود كه علي عليه السلام را طرد كردند.

………………………………………….. …………….
1. تفسير قمي، ج1، ص42
2. وسائل الشيعه، ج 18، ص 101، ح 8
3. اصول كافي، ج 1، ص 67؛ وسائل الشيعه، ج 18، ص 98
4. بیانات در حرم مطهر رضوی 1/1/1393

 نظر دهید »

چرا روز دختر داریم ولی روز پسر نداریم؟!تبعیض جنسیتی

10 شهریور 1394 توسط سایه خورشید

پیوند: http://www.askdin.com/thread51045-5.html#post724252


سوال: چرا روز دختر داریم ولی روز پسر نداریم؟ (تبعیض جنسیتی!!!)



پاسخ: سلام و عرض ادب و احترام
توجه به چند نکته در این مساله ضروری است

1-ارزش و کرامت انسان ها
طبق مبانی معرفت دینی ارزش انسان ها به کرامت انسانها و معیار تعیین کرامت انسانها تقواست
خداوند در قرانهمه انسانها را تکریم می کند
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا (1)
و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم
و آنها را بر بسيارى از آفريده‏هاى خود برترى آشكار داديم.

همین طور که ایات الهی بیان می کند خداوند در این سیستم یعنی سیستم ارزشگذاری انسان تعالی و سعادتمندی انسان را جنسیت اومعرفی نمی کند
و لذا خود انسان ملاک است فارغ از مونث و مذکر بودن

همچنین در ایات دیکری می فرماید:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(2)
اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بى‏ترديد خداوند داناى آگاه است

همچنین وقتی سخن از خلقت انسان است
فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ(3)پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم پيش او به سجده درافتيد

و زمانی سخن از سجده بر انسان است
فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ(4)پس فرشتگان همگى يكسره سجده كردند

و ایاتی از این دست که کرامت و ارزش انسانی را تقوا و انسان فارغ از جنسیت معرفی می کند

2- مساله نام گذاری:
بحث نامگذاری ایام سال مساله جدیدی نیست و ازگذشته مطرح بود و برای بزرگداشت فلان شخص با ارزش گذاری فلان حادثه یا جلب توجه
مردم به مساله ای و یا هر دلیل دیکری روزهایی از سال را به نام هایی مشخص می کنند
این مساله در سال های اخیر شدت بیشتری به خود گرفته و هر صنف و حزب و کروه و جنس و ….در صدد انتخاب روزی برای خود است
برخی انتخاب نامها برای مناسبت هایی ملی برای یاداوری حادثه یا مساله ای ارزشمند قطعا مفید فایده است تا نسل های بعدی ارزش چنین کاری
را بدانند
برخی انتخاب نامها برای مناسبت هایی از باب تکریم مقام یا منزلتی است که مورد اذعان همه است مثل روز مادر یا روز معلم
ویا…..
در هر صورت نفس مساله کار مفیدی است

3-انتخاب روز دختر
به نظر انتخاب روز دختر از این باب انتخاب شده است که دختران امروز جامعه ما که زنان اینده اجتماع اسلامی و همچنین مادران
تربیت کننده نسل های اینده کشور هستند
ارزش و کرامت خود را بدانند و با تاسی از صاحب روزی که این روز به نام ایشان نهاده شده است(حضرت فاطمه معصومه(س)) خود را
هرچه بیشتر و بهتر به این الکو نزدیکتر نمایند
انتخاب این روز از باب تلنگری است برای دختران جامعه که خود را ازمفاسدی که به همت دشمنان اسلام درصدد القای فرهنک
و تفکر غربی است دور نگهدارند و موظب حیا و عفت وپاک دامنی خود باشند
این مساله بیشتر تکلیف اور برای انسان است تا دختران جامعه در این روز به خود بیاید و مواظبت بر رفتار و کردار خود نماید

4- کل کل کرن:
نکته دیگری که حتما باید بدان پرداخت مساله کل کل کردن بین دختر و پسراست مساله ای که در فضاهای مجازی راه افتاده است
و دختران و پسران نسبت به موضوعی به جان هم می افتند و چه تمسخرها و چه بی ادبی ها و چه حرفهای بی پایه و بی اساسی
که نسبت به هم جنسیت های مونث و مذکر گفته نمی شود
مساله ای اشتباه که ریشه در تفکر غربی دارد و هیچ جایگاهی اسلامی برای این مساله نمی توان یافت
و لذا ضروری است دختران وپسران متدین جامعه از این کل کل ها به دور باشند و هر چه را که برای جنسی بود را برای دیکری نخواهند
زیرا هر جنسی علاوه بر مشترکاتی که دارند بسته به شرایط و نوع خلقت و استعداد و توانایی وظایف و تکالفی جدا از هم دارند
که تفاوت ایشان از جنس دیکر را رقم می زند ولذا احکام اسلام بر اساس عدالت است و نه تساوی

پی نوشت:
1اسراء/70
2-حجرات/13
3-حجر/29
4-حجر/30

 2 نظر

آیا اجازه تخریب مساجد اهل سنت داریم؟

28 مرداد 1394 توسط سایه خورشید

پیوند: http://www.askdin.com/thread50826.html#post720727


1) چندی پیش خبری تحت عنوان تخریب مسجد اهل سنت تهران، در شبکه های ماهواره ای و مجازی معاند نظام جمهوری اسلامی منتشر گردید. انتشار این خبر در سطح وسیع آن، سبب گردید که ائمه ی جمعه و جماعات اهل سنت بدون آنکه در اصل ماجرا تحقیقی بنمایند، علت آنرا امری مذهبی تلقی نموده و نسبت به آن موضع گیری نمایند و از سوی دیگر چنین خبری موضوعی بسیار مناسب برای طرح در شبکه های ماهواره ای و مجازی معاند نظام جمهوری اسلامی ایران واقع گردید که در شهر تهران اهل سنت از داشتن هر گونه محلی برای انجام عبادات خود محروم هستند. اما واقع امر چیزی دیگر بود؛ زیرا چنین محلی از اساس مسجد نبود؛ بلکه ملکی مسکونی بود که توسط مالکین آن تغییر کاربری داده و تبدیل به نماز خانه شده بود؛ که شهرداری تهران نسبت به این تغییرات تذکر می دهد که بعد از عدم توجه مالکین، شهرداری قسمتهای تغییر یافته را تخریب می کند.

2) در اینجا ممکن است سوال گردد، آیا حاکم اسلامی می تواند حکم به تخریب مسجدی بدهد که محلی برای توطئه علیه امنیت جامعه ی اسلامی شده است؟ در پاسخ به این سوال می گوئیم: بر اساس آیه قرآن مسجدی که بنای آن بر اساس ضرار و ایجاد فتنه در میان جامعه ی اسلامی است؛ خراب می گردد؛ همچنان که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) چنین نمودند:«وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ؛ لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ»؛[1]و (گروهى ديگر از منافقان) كسانى هستند كه مسجدى براى ضربه زدن به اسلام و براى ترويج كفر و تفرقه ‏افكنى ميان مؤمنان و كمين گاهى براى (مساعدت) به دشمنان ديرينه‏ ى خدا و پيامبرش ساختند، و همواره سوگند مى‏ خورند كه جز خير، قصدى نداريم! (ولى) خداوند گواهى مى‏ دهد كه آنان دروغگويانند. هرگز در آن جا مايست، چرا كه مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده، سزاوارتر است كه در آن [به نماز] ايستى. [و] در آن، مردانى ‏اند كه دوست دارند خود را پاك سازند، و خدا كسانى را كه خواهان پاكى ‏اند دوست مى ‏دارد.

آيه ی شریفه، به داستان مسجد ضرار اشاره دارد كه منافقان به بهانه‏ ى افراد ناتوان و بيمار يا روزهاى بارانى، در برابر مسجد قُبا مسجدى ساختند كه در واقع پايگاه تجمّع خودشان بود، و از پيامبراکرم(صلی الله علیه وآله) در آستانه‏ى عزيمت به جنگ تبوك، خواستند آنجا نماز بخواند و افتتاح كند. بعد از مراجعت پيامبر(صلى اللَّه عليه و آله) از تبوك، آيه نازل شد و نيّت شومشان را بر ملاساخت که آنحضرت فرمان دادند مسجد را آتش بزنند و ويران كنند و محلّ آن را زباله‏دان كنند.[2]

3) در صورتی که تاسیس و بنای مسجد بر اساس تقوا بوده باشد؛ اما بعد از آن محلی برای توطئه و فتنه گری علیه امنیت جامعه گردد؛ بدیهی است که همچون صورت اول نخواهد بود؛ زیرا دفع مفسده در این صورت، تنها به تخریب بنای مسجد محقق نمی گردد؛ بلکه به صور دیگری غیر از تخریب نیز میسر است؛ اما در صورتی که برطرف نمودن فتنه جز با تخریب مسجد میسر نگردد؛ حاکم اسلامی می تواند حکم به تخریب آن مکان را صادر نماید.

مرحوم امام خمینی در این رابطه می فرمایند:

«…حكومت، كه شعبه ‏اى از ولايت مطلقه رسول اللَّه( صلى اللَّه عليه و آله و سلم) است، يكى از احكام اوليه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احكام فرعيه، حتى نماز و روزه و حج است. حاكم مى‏ تواند مسجد يا منزلى را كه در مسير خيابان است خراب كند و پول منزل را به صاحبش رد كند. حاكم مى‏تواند مساجد را در موقع لزوم تعطيل كند؛ و مسجدى كه ضِرار باشد، در صورتى كه رفع بدون تخريب نشود، خراب كند. حكومت مى‏تواند قراردادهاى شرعى را كه خود با مردم بسته است، در موقعى كه آن قرارداد مخالف مصالح كشور و اسلام باشد، يكجانبه لغو كند. و مى‏تواند هر امرى را، چه عبادى و يا غير عبادى است كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامى كه چنين است جلوگيرى كند. حكومت مى‏تواند از حج، كه از فرايض مهم الهى است، در مواقعى كه مخالف صلاح كشور اسلامى دانست موقتاً جلوگيرى كند».[3]

موفق باشید.
[1] . سوره التوبة (9): آيات 107 -108.

[2] . تفسير نور، ج‏5، ص: 143.

[3] . صحيفه امام،‌ج20، ص451، نامه به آقای خامنه ای(تعيين حدود اختيارات حكومت اسلامى).

 نظر دهید »

اگر شما بودید به این سوال امام چه پاسخی میدادید؟؟!!

02 اسفند 1393 توسط سایه خورشید

پیوند: http://www.askdin.com/thread45613-4.html#post644957



سوال:
امام صادق علیه السلام در مناظره با یک زندیق از او می پرسند: «تو مصنوع هستی یا نه؟»، آن شخص در پاسخ می گوید: «من مصنوع نیستم»، امام(ع) دوباره می پرسند: «بگو بدانم اگر مصنوع بودی چگونه می بودی؟» و آن شخص از پاسخ باز می ماند. آیا می‌توان در پاسخ امام(ع) دست به دامان نظریه ی تکامل یا انتخاب طبیعی شد، و یا از فیزیک کوانتم و غیره یاری گرفت؟


پاسخ:
موجود مصنوع، یعنی موجود حادث،یعنی پدید آمده، و چنین موجودی، وجودش از ذاتش نیست، بلکه دیگری او را به وجود آورده، و ویژگی های مختلفی دارد، مثل اینکه ازلی و قدیم نیست، قائم به نفس نبوده و در وجود محتاج دیگریست، بودن و نبودنش برابر بوده و هیچکدام بر دیگری ترجیحی ندارد، بلکه هر دو برای او ممکن است، اگر موجود باشد تناقضی پیش نمی‌آید، و اگر معدوم باشد به جایی بر نمی خورد. محدود است، نیازمند است و… (1)

امام صادق(ع) با استناد به مصنوع، و مخلوق بودن آن زندیق، به دنبال اثبات صانع بود، پس استدلال مد نظر حضرت(ع) را میتوان اینگونه تقریر نمود:

صغری: انسان مصنوع است.(به خاطر داشتن ویژگی های یک مصنوع)
کبری: هر مصنوعی نیازمند صانع است.
نتیجه: انسان نیازمند صانع است.

آن شخص زندیق، مصنوع بودن خویش را انکار کرد تا مانع استدلال امام(ع) از طریق نیاز مصنوع به صانع شود، و امام(ع) در پاسخ، برای اثبات این که او مصنوع است، اوصاف مصنوع را از وی جویا شد، و او دید هر وصفی برای مصنوع بیاورد بر خودش تطبیق خواهد کرد و سخن اولش که گفته بود من مصنوع نیستم را زیر سوال خواهد برد، لذا از پاسخگویی ناتوان شد، امروزه نیز غالب منکرین خداوند مصنوع بودن خویش را قبول دارند اما خود را مصنوع طبیعت دانسته و ختم شدن این سلسله را به خالقی غیر مصنوع نمی‌پذیرد، لذا به نظریه تکامل و فیزیک کوانتوم و … تمسک می‌جویند.
پس مناظره امام صادق(ع) و آن زندیق مربوط به صغرای این استدلال می‌شود، اما سخن از فیزیک کوانتوم و نظریه تکامل مربوط به کبرای قیاس می‌شود و نمی‌تواند پاسخی برای سوال امام صادق(ع) از آن زندیق به شمار رود، چرا که آنها بر خلاف آن زندیق، مصنوع، و معلول بودن خویش را قبول دارند، منتهی ختم شدن این سلسله به موجود عالم و قادری به نام خدا را نمی‌پذیند، لذا نظریه تکامل یا کوانتوم تنها می تواند شبهه ای بر علیه کبرای استدلال به شمار رود، با این حال استناد به این امور نیز در برابر استدلال امام(ع) راهگشا نیست، چرا که:

اولا نظریه تکامل با چشم پوشی از اشکالات متعددی که به آن وارد است،(2) بر فرض پذیرش، صرفا تبیین کننده پیدایش کثرات است، نه اصل پیدایش اولیه، چرا که اول باید چیزی در خارج موجود باشد و سپس تکامل یابد، روشن است که خلأ هرگز قابل تکامل نیست، بلکه باید نقطه شروعی باشد و تکامل در ادامه تحقق یابد؛ با این اوصاف نظریه تکامل با وجود خداوند منافاتی ندارد. (3)

ثانیا فیزیک کوانتوم نیز نمی‌تواند تبیین کننده این بی نیازی باشد، چرا که اولا در خصوص فیزیک کوانتوم دیدگاه های مختلفی وجود دارد که تنها دیدگاه هایزنبرگ با وجود خداوند ناسازگاری دارد و بقیه دیدگاه ها تعارضی با وجود خداوند ندارند،(4) و ثانیا محدوده ماوراء الطبیعه، و مسائل عقلی و فلسفی چون نیاز معلول به علت، از حیطه و قلمرو علوم تجربی خارج است و علوم فیزیکی و طبیعی نفیا و اثباتا حق ابراز نظر در این خصوص را ندارند. هیچ علمی نمی تواند خارج از موضوع، و قلمرو خویش نظر بدهد.(5)
نتیجه اینکه اصل علیت از بدیهیات نظری و فلسفی است که انکارش مستلزم تناقض است، و با دستاوردهای تجربی نمی توان آن را ابطال ساخت، آن هم دستاوردهایی که اولا امکان تجدد دارند، و ممکن است در آینده نقض شوند و ثانیا با استناد به عالم اتم ها که عالمی مبهم بوده و ممکن است عدم قطعیت و پیش بینی حرکات آنها، از جهل ما نشأت گرفته باشد، نه این که حقیقتا قاعده مند نباشند(6)

_________________________
1) اسرار الحکم، ملا هادی سبزواری، نشر مطبوعات دينى‏، چاپ اول، 1383ش، قم، ص67؛ الالهیات، آیت الله سبحانی، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، چاپ سوم، 1412ق، قم، ج1، ص61؛ ارشاد الطالبین، فاضل مقداد، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى‏، 1405ق، قم، ص22.
2) ر.ک مسائل جدید کلامی، آیت الله سبحانی، موسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، 1387، قم، صص699 الی 720؛ کلام جدید با رویکرد اسلامی، عبدالحسین خسروپناه، نشر معارف، چاپ دوم، 1390، قم، صص431 الی435.
3) کلام نوین اسلامی، عبدالحسین خسروپناه، انتشارات تعلیم و تربیت اسلامی، چاپ اول، 1390، قم، صص92و93.
4) همان، ص99.
5) همان، صص93و 99.
6) همان، ص100.

 

 نظر دهید »

آیا شرک به خدا نا بخشودنی است ؟

24 بهمن 1393 توسط سایه خورشید

پیوند: http://www.askdin.com/thread46968.html#post640944

 

سوال :آیا شرک به خدا نا بخشودنی است چرا ؟

 

پاسخ: با عرض سلام و احترام و همچنین تشکر از سوال شما

برای پاسخ گویی به سوال شما توجه به چند نکته ضروریست:

نکته اول:
هر گناهی با توبه حقیقی بخشیده خواهد شد، حتی شرک، و خداوند در این آیه به مسئله توبه نپرداخته است، اما در جای دیگر این را بیان نموده است که هر گناه و خطا و اشتباهی با توبه حقیقی بخشیده می شود (ترجمه المیزان، ج4، ص589):
«قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم»(زمر-53)
بگو: اى بندگان من كه بر نفس خود اسراف كار بوده ‏ايد! از رحمت خدا نوميد نشويد، يقيناً خدا همه گناهان را مى‏ آمرزد زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است‏.

اصلا فلسفه دعوت انبیاء این بود که مردم را از شرک و بت پرستی توبه داده و به حصار مستحکم توحید الهی وارد سازند:
«فَأَرْسَلْنا فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُه‏» (مومنون-32)
و پيامبرى از خودشان در ميان آنان فرستاديم كه: خدا را بپرستيد، شما را جز او معبودى نيست‏.


نکته دوم:

شرکی بخشیده نمی‌شود که در آن عناد و لجاجت باشد، همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید:
«وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا» (نمل-14)
و آنها را در حالى كه باطنشان (به الهى بودن آن معجزات) يقين داشت، ستمكارانه وبرترى‏جويانه انكار كردند.


اما کسانی که واقعا از روی بی خبری و اینکه حقیقتا در جهل مرکب بوده، و باطل را حق تلقی می کرده اند، خداوند اینها را هرگز به جهنم نخواهد برد، قرآن کریم می‌فرماید:

«فَأُوْلَئكَ مَأْوَئهُمْ جَهَنَّمُ وَ سَاءَتْ مَصِيرًا * إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لَا يهَتَدُونَ سَبِيلًا * فَأُوْلَئكَ عَسىَ اللَّهُ أَن يَعْفُوَ عَنهْمْ وَ كاَنَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا»(نساء-97 الی 99)
پس (کسانی که در کفرشان مقصر هستند) جايگاهشان دوزخ است و آن بد بازگشت گاهى است * مگر مردان و زنان و كودكان مستضعفى كه [براى نجات خود از محيط كفر و شرك‏] هيچ چاره‏اى ندارند، و راهى [براى هجرت‏] نمى‏يابند * پس اينانند كه اميد است خدا از آنان درگذرد و خدا همواره گذشت كننده و بسيار آمرزنده است.‏


نکته سوم:

با روشن شدن نکته اول و دوم، فهمیده می‌شود: مشرکینی که از روی علم و آگاهی مسیر شرک را ورزیده و توبه نکنند، مورد بخشش الهی قرار نمی‌گیرند و متناسب با جرکشان مجازات خواهند شد، نه اینکه بیش از جرمشان عذاب شوند.
اما آیایت و روایات اهمیت توحید، گویای چرایی آن است:

1- «توحید» هدف خلقت:
« وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون‏» (الذاریات-56)
ما جن و انسان را خلق نکردیم، مگر برای عبادت.

این «لیعبدون»(عبادت کنند مرا) به معنای «لیعرفون»(بشناسند مرا) می‌باشد، چون که عبادت بعد از شناخت انجام می‌شود، و اصلا عبادت بدون شناخت معنا ندارد.(شرح اصول کافی ملا صدرا، ج1، ص182)

2- بالاترین، و اولین تعالیم دین

«قَالَ الرَّجُلُ مَا رَأْسُ‏ الْعِلْمِ‏ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ حَقَّ مَعْرِفَتِه‏» (التوحید، شیخ صدوق، ص258)
شخصی از پیامبر(ص) سوال کرد: رأس و بالاترین علم کدام است؟ حضرت(ص) فرمودند: معرفت خداوند، آنچنان که شایسته اوست.


امام علی(ع) می‌فرمایند:
«أَوَّلُ‏ الدِّينِ‏ مَعْرِفَتُهُ‏ وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِيقُ بِهِ وَ كَمَالُ التَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُه‏» (نهج البلاغه(صبحی صالح)، خطبه1، ص39)
اول دین شناخت خداوند است، و کمال این شناخت تصدیق اوست، و کمال تصدیق او، توحید و یگانه دانستن اوست.


و نیز فرموده‌اند:
«معرفة اللّه سبحانه أعلى المعارف‏» (غررالحکم، تمیمی آمدی، ص712، ش150)
معرفت و شناخت خداوند بالاترین معارف است.


و باز در روایت آمده است:
«إن أفضل الفرائض و أوجبها على الإنسان معرفة الرب و الإقرار له بالعبودية» (اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج2، ص182)
به درستی که بالاترین فرائض، و واجب‌ترین آنها بر انسان، معرفت پروردگار، و اقرار به عبودیت اوست.


3- ملاک قبولی اعمال
امام صادق(ع) می فرمایند:
«لَا يَقْبَلُ اللَّهُ أَعْمَالَ الْعِبَادِ إِلَّا بِمَعْرِفَتِه‏» (الکافی(ط.الاسلامیة)، شیخ کلینی، ج1، ص203)
خداوند اعمال بندگان را بدون معرفت خویش نمی‌پذیرد.


با این اوصاف اهمیت جایگاه توحید روشن میشود، حقیقتا برای انسان که اشرف مخلوقات است شایسته نیست که در برابر مخلوقات دیگر که برتری ذاتی بر او ندارند سجده کرده و آنها را پرستش کند، تنها وجود مستقل در عالم خداوند است، و کسی غیر از او چیزی از خود ندارد که لایق پرستش باشد، همه کمالات برای اوست، همه داراییها از اوست، همه قدرت ها از اوست، همه اوصاف نیکو از اوست، لذا قرار دادن یک موجود کاملا وابسته، در کنار یک موجود مستقل، حقیقتا ظلم بزرگی در حق خداوند، و حق خود انسان یا جن، به عنوان یک موجود متفکر محسوب می‌شود:
«لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم‏» (لقمان-13)
چيزى را همتاى خدا قرار مده كه شرك، ظلم بزرگى است‏.

لذا قرآن کریم بعد از این که شرک بخشیده نمی‌شود، به بزرگی این گناه، و اوج گمراهی بودن آن اشاره می‌فرماید:


«إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى‏ إِثْماً عَظيما» (نساء-48)
خداوند شرك را نمى‏بخشد! و پايين‏تر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى‏بخشد. و آن كسى كه براى خدا، شريكى قرار دهد، گناه بزرگى مرتكب شده است‏.
«إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً(نساء-116)
خداوند، شرك به او را نمى‏آمرزد و كمتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى‏آمرزد. و هر كس براى خدا همتايى قرار دهد، در گمراهى عمیقی افتاده است‏.

علامه طباطبایی(ره) نیز در این خصوص می‌فرمایند:
«حكمت اين كه شرك را نمى‏آمرزد، اين است كه عالم خلقت كه سراپايش رحمت خدا است، اساسش عبوديت خلق و ربوبيت خداى تعالى است، هم چنان كه خود خداى تعالى فرمود:” وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ"، و معلوم است كه با شرك ديگر عبوديتى نيست».(ترجمه المیزان، ج4، ص589)

یا علی(ع) 
در پناه خداوند باشید

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

معارف دین

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • فقه و اصول
  • اخلاق و عرفان
  • کلام و اعتقادات
  • تفسیر و علوم قرآن
  • حدیث
  • مشاوره و روان شناسی
  • ولایت و فرهنگ پایداری
  • مناسبت ها
  • سخنرانی های حوزه
  • الهی نامه
  • تاریخ اسلام
  • پژوهش های طلاب حوزه علمیه معصومیه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • سایه خورشید
  • تماس