معارف دین

حوزه علمیه معصومیه سلام الله علیها
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

وصیت نامه در ادیان مختلف

28 مهر 1393 توسط سایه خورشید

پیوند: http://www.askdin.com/thread41168.html

 

سوال : ایا در ادیان مختلف وصیت نامه وجود دارد توضیح دهید به چه شکل می باشد این موضوع ؟

واینکه به طور کل نقش شاهد در وصیت نامه چیست؟

 

پاسخ: وصیت در هر دینی دارای فلسفه خاص خود است اما عموما وصیت برای استفاده از اموال و دارایی های متوفی است که پس از فوت او بدون مالک باقی می مانند و به همین دلیل ادیان مختلف با احکام خاص تکلیف این دارایی ها و مالکان بعدی را مشخص می کنند .
عمدتا در تمام ادیان و قوانین اموال و دارایی های شخص به کسانی تعلق می گیرند که به اصطلاح ورثه نامیده می شوند .
در ادیان مختلف قوانین مختلف در این زمینه وجود دارند برای مثال احکام عمومی میراث در سه دین بزرگ توحیدی به صورت ذیل است :
در یهودیت وصیت درباره تمام اموال نافذ است و هر چه متوفی وصیت کند مطابق آن عمل شده و اموال تقسیم می گردند اما در غیر این صورت فرزند اول ( نخست زاده ) دوبرابر فرزندان دیگر ارث می برد .
در مسیحیت هر چه وارث وصیت کند نافذ است و در غیر این صورت اموال به نزدیکترین فرد نسبی او تعلق می گیرد .
در اسلام متوفی تنها می تواند درباره ثلث اموال خود وصیت کند و بقیه اموال مطابق احکام شرع بین سایر ورثه تقسیم می شوند .

نقش اصلی شاهد در وصیتنامه تأیید صحت محتوای آن است به عبارتی دیگر باید کسی گواهی دهد که متن وصیتنامه همان چیزی است که خواسته متوفی بوده است .


 نظر دهید »

مردگان زنده اند

23 مهر 1393 توسط سایه خورشید

پیوند: http://www.askdin.com/thread40376-64.html#post581202

 

مردگان زنده اند


ما نمی میریم، روح ما زنده است. شخصی در قبرستان زندگی می کرد. به او گفتند: “چرا آمدی در قبرستان؟ بیا با زنده ها زندگی کن” جواب داد:
مرده دلانند به روی زمین بهر چه با مردم شوم همنشین؟
گفت:” اینها که در قبرستان هستند، زنده اند و آگاهند"؛لذا وقتی شما سر قبر پدرتان می روید، او آگاه می شود و دعایتان می کند. انقدر خوشحال می شود که سر قبرش رفته اید.
از آمدن یک مهمان خوب که به خانه تان می آید، چطور خوشحال می شوید؟ میت وقتی سر قبرش می روی، این طور خوشحال می شود.

(آيت الله مجتهدي)

 نظر دهید »

خالق تمام بدی ها کیست و چرا بدی ها را خلق کرده؟

21 مهر 1393 توسط سایه خورشید

پیوند: http://www.pasokhgoo.ir/node/56058


سوال :خالق تمام بدی ها کیست و چرا بدی ها را خلق کرده؟


پاسخ: با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسش زیبای شما

خداوند خیر محض است و از خیر محض چیزی جز خیر و خوبی صادر نمی شود. خداوند؛ تنها، خالق وجود موجودات است و وجود چیزی جز خیر نیست، بدی و یا به عبارت دیگر شرّ، امر عدمی است و امر عدمی خالق نمی خواهد لذا خدواند خالق بدی و شرور نمی باشد:
توضیح بیشتر:
روشن است که شر در مقابل خیر است؛ خیر در مورد ما انسان‏ها به چیزی گفته می شود که با وجود ما هماهنگ بوده، مایه پیشرفت و بهره مندی و منفعت ما شود. در نتیجه شر چیزی است که ناهماهنگ با وجود ما باشد . مایه ضرر و نقصان و زیان ما گردد؛ اما آیا شر امری وجودی است که خلق شده باشد یا عدم وجود است و به لحاظ نبود خیری که مد نظرمان است، عنوانی برای آن قرار داده ایم ؟
شر امر وجودی نیست، بلکه به نوعی نبود یا منشا نبودی است ؛ مثلا کوری، نبود بینایی است.
نادانی، نبود دانایی است. فقر، نبود دارایی است. موجودات شر موجوداتی هستند که منشا فقدان می گردند؛ مثلا گزندگان با گزیدن سبب از دست دادن سلامتی و مرگ می شوند و گرنه شر به معنای چیزی که در خارج وجود داشته باشد، بی معنا است. بنا بر این، شر چیزی نیست تا مخلوق باشد و نیاز به خالق داشته باشد. (1)
اما می توان پرسید فارغ از این که آنچه وجود دارد، چیست و چه نام و عنوانی دارد، چرا خداوند عالم را به گونه ای آفرید که چنین مشکلات و نابسامانی هایی در آن وجود داشته باشد؟ قبول داریم که شر در عالم نیست؛ اما یقینا برخی عوامل هستند که مانع بهره مندی ما از همه خیرها و خوبی ها هستند؛ مانند: بیماری ها و یا حیوانات درنده یا حوادث ناگوار طبیعی مانند سیل و زلزله و … چرا این ها در عالم قرار گرفت و خداوند، عالم را خالی از بدبختی ها و مشکلات و موانع خوشبختی خلق نکرد؟
در پاسخ می گوییم : اگر این گونه امور شر محسوب گردند، باید ببینیم که این گونه امور حقیقتا چیستند؛ آیا این شرور کاملا شر هستند یا به نوعی خیر هم محسوب می شوند ؟
در عالم شر مطلق وجود ندارد، زیرا بر حسب فرض خیر و شر بر سه گونه است:
أ) خیر مطلق که هیچ گونه بدی در آن راه ندارد، مانند خداوند که خیر مطلق است.
ب) شر مطلق که هیچ گونه جهت مثبتی در آن وجود ندارد .
ج) خیر و شر نسبی که بین دو قسم بالا است.
با تحقیق و تجربه می توان به یقین رسید که هیچ موجودی در جهان هستی نیست که شر مطلق بوده و هیچ جهت خیری در آن نباشد؛ در تفکر دینی، از شیطان شرتر سراغ نداریم، ولی شیطان شر مطلق نیست، بلکه برای آشکار شدن انسان های خدا ترس از غیر خداترسان، وجود این موجود دعوت کننده به گمراهی لازم است.
وقتی شیطان تمام توانش را برای گمراه کردن بنده به کار می گیرد و بنده خداترس با توکل و پناه بردن به خدا ،از مبارزه با او سربلند بیرون می آید، ارزش بنده برای کائنات آشکار می گردد. شایسته این می شود که خدا به بنده بر موجودات مباهات کند.
بنا بر این وجود شیطان به عنوان دام گمراهی بر راه مؤمن لازم آمد. از جهت این لزوم، شیطان از شر مطلق بودن خارج شد.از نظر دیگر می توان دید که غالب شرور “نسبی” هستند، یعنی به خودی خود بد نیستند، بلکه وقتی نسبت به چیزی سنجیده می شوند، شر به حساب می آیند. گرگ ذاتاً حیوان خوبی است که دارای خلقتی عجیب و یکی از مخلوقات الهی است که باعث تعادل چرخه طبیعت می شود. گرگ نسبت به ذات خود و مجموع نظام هستی مفید و خیر است. اگر گرگ با درختان، گیاهان و سنگ‏ها سنجیده شود، نسبت به آن‏ها هیچ گونه بدی ندارد، لکن نسبت به گوسفند یا انسان شر است. (2)
نیز عقرب و مارهای گزنده که نیش آن‏ها برای جانداران مضر است، ولی برای خودش لازم است. مولوی می گوید:
پس بد مطلق نباشد در جهان ****** بد به نسبت باشد، این را هم بدان
زهر مار آن مار را باشد حیات****** نسبتش با آدمی باشد ممات
پس در عالم، شر و بدی مطلق وجود ندارد. آنچه شر دانسته می شود، نسبی است، یعنی به نسبت با حیات موجودی مانند ما انسان ها بد و شر خوانده می شود، ولی به خودی خود خیر است، اما این که چرا خداوند آن‏ها را آفریده است، مصالح و فواید بسیاری می تواند داشته باشد.
باید در مجموع جهان هستی سنجیده شود، یعنی فلسفه این گونه مشکلات و به اصطلاح شرور در زندگی را باید در نگاهی عمیق و گسترده که دنیا و آخرت و فلسفه خلقت انسان و قرار گرفتنش در جهان ماده را مد نظر داشته باشد، مورد توجه قرار داد.
در این باره نسبت به انسان‏ ها می توان گفت هدف این بوده که آدمی دل بسته و اسیر زَرق و برق جهان نباشد. آن را جاودانه نپندارد، زیرا دل بستگی مانع تکامل انسان است. برخی از شرور و مصائب، شکننده تفاخر و غرور انسان‏ها هستند. خطراتی که می تواند باعث غفلت فرد از حیات حقیقی آخرتی گردد و او را در دنیا و دنیا طلبی غرق نماید . اصولا شرور و مشکلات دارای آثار تربیتی فراوانی هستند، مانند شکوفایی استعداهای نهفته، زیرا انسان در پرتو مصائب و مشکلات، قوای ادراکی خود را به کار می اندازد و به قله‏ های رفیع علم و آگاهی می رسد.
اگر سختی‏ ها و محرومیت‏ ها نبود، هرگز بشر از نردبان علم بالا نمی‏رفت. شرور در انسان روح مقاومت و پایداری را تقویت می کند. او را در برابر حوادث، صبور و بردبار بار می آورد. طوفان حوادث نمی‏تواند درخت و جود او را از جا برکند. نیز زندگی او را از یکنواختی بیرون می بَرد و او را از غفلت بیدار می کند. (3)
البته خداوند هیچ گاه سختی و بلا و مصیبت ما را نخواسته، باید تلاش کنیم با تلاش علمی و کوشش های اجتماعی جلوی بسیاری از بیماری ها و حوادث طبیعی را بگیریم. بلا بودن یک زلزله کوچک تنها به خاطر کمبود و رفتار ما در مقاوم سازی ساختمان ها و … است.
سیل بزرگ با وجود سد های محکم و سیل بند های متعدد بزرگ ترین رحمت خداوند است، نه بلایی خانمان برانداز؛ همچنین آشوب ها و مشکلات بشر در غالب موارد مربوط به رفتارهای غیر عقلانی و غیر انسانی ما است و ربطی به خداوند ندارد.
__________________________
پی نوشت‏ها:
1. مرتضی مطهری عدل الهی، نشر صدرا، 1370 ش ج 19، ص 216.
2. استاد سبحانی الهیات و معارف اسلامی، نشر موسسه ا مام صادق ، ص 158.
3. مکارم شیرازی، پیام قرآن، نشر مدرسه امیر المومنین، قم 1374 ش، ج 4 ،ص 123.

 نظر دهید »

سرنوشت انسان و جهان در دوره ظهور

07 مهر 1393 توسط سایه خورشید

پیوند: http://www.askdin.com/thread32901-3.html#post566486


پرسش:
آیا انسان بعد از ظهور هم زندگی میکند؟ (اگر بله چه مدتی) . قیامت کی اتفاق می افتد و پس از قیامت سرنوشت کائنات چه میشود؟ بر اساس اعتقادات اسلامی (شیعی) پس از ظهور امام زمان (عج) چه رخداد هایی تا قبل از قیامت در انتظار بشر است.
آیا پایان دوره زندگی انسان مصادف با پایان جهان است؟


پاسخ:
انسان بعد از ظهور هم زندگی می کند اما اینکه مدت آن چقدر خواهد بود اطلاع نداریم ، آنچه در روایات ذکر فرموده اند این است که بعد از ظهور، رجعت صورت می گیرد و ائمه علیهم السلام امامت خواهند فرمود امّا درباره جزييات اين دوره طولاني مدت (که در روايات گفته شده هرکس نوه هزارم خويش را مي‌بيند و سيدالشهدا علیه السلام چنان عمر مي‌کنند که ابروهاي ايشان روي چشم‌هايشان مي‌افتد) نمي‌توان با قطعيت صحبت نمود. « أَوَّلُ مَنْ يَرْجِعُ إِلَى الدُّنْيَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع فَيَمْلِكُ حَتَّى يَسْقُطَ حَاجِبَاهُ عَلَى عَيْنَيْهِ مِنَ الْكِبَر »(1)
طبق آیه قرانی قیامت از جمله پدیده هایی است که زمان آن جز برای خداوند متعال معلوم نیست « يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها » (اعراف 187) از تو در باره قيامت مى‏پرسند [كه‏] وقوع آن چه وقت است؟ بگو: «علم آن، تنها نزد پروردگار من است. جز او [هيچ كس‏] آن را به موقع خود آشكار نمى‏گرداند .
مطلب دیگر اینکه: وقوع قیامت پایان دوره جهان و در نتیجه پایان دوره زندگی انسان هاست، وقوع قیامت طبق آیات و روایات متعدد مساوی است با نابودی و زیر و رو شدن جهان هستی و به عبارت دیگر پایان جهان مساوی است با پایان دوره زندگی انسان.
سرنوشت کائنات را خداوند سبحان در آیات قرآن کریم بیان می فرماید: :« يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ» (ابراهیم آیه 48) روزى كه زمين به غير اين زمين، و آسمانها [به غير اين آسمانها] مبدل گردد بعد از اینکه قیامت برپا شد همه انسان ها در پیش گاه عدل الهی حاضر شده و حساب رسی خواهند شد و افراد بهشتی به بهشت برین و افراد جهنمی به جهنم وارد می شود .
همچنین از آیات مبارکه سوره (حاقه 14) ،(مزمل 14) ، (طور 10)،(حاقه 14)، (واقعه 6و5)استفاده می شود که:
«این جهان به کلی در هم کوبیده می‌شود؛ زیرا انفجارهای عظیم و زلزله‌های هولناک همه چیز را در هم می‌ریزد و در هم می‌پیچد. سپس طرح تازه‌ای ریخته می‌شود و جهان نوینی بر ویرانه‌های این جهان برپا می‌شود و رستاخیز انسان‌ها در آن عالم جدید است»(2)
اما اگر منظور از پرسش این است که بعد از فروپاشی عالم ماده، آیا خداوند موجودات دیگری را خلق خواهد فرمود یا نه؟ جواب مثبت است روایات بسیاری از ائمه اطهار علیهم السلام وارد شده است که این عالم نه اولین است و نه آخرین بلکه هزار هزار عالم و آدم خلق و قیامتشان برپا شده.
امام باقر علیه السلام فرمود:
«ا تَظُنُّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً سِوَاكُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَنْتَ وَ اللَّهِ فِي آخِرِ تِلْكَ الْعَوَالِم»‏
شاید در یابی که خداوند متعال غیر از شما بشری خلق نفرموده است؛ به خدا سوگند که او هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفریده و تودر آخر این عوالم هستی و آنها نیز آدم هستند(3)
«شماها شايد خيال كنيد كه وقتى قيامت شد و بدن‏هاى اهل بهشت با ارواحشان به بهشت رفتند و بدنهاى اهل جهنم با ارواحشان در آتش داخل شدند ديگر بساط خلقت برچيده شده، كسى در روى زمين او را بندگى نمى‏كند، و او خلقى را براى بندگى و توحيدش نمى‏آفريند؟ نه چنين نيست، بلكه به خداوند قسم كه او خلقى را بدون نر و ماده‏اى قبلى مى‏آفريند تا او را به يكتايى بپرستند و تعظيم كنند. و براى ايشان زمينى خلق مى‏كند تا بر پشت خود حملشان كند. و آسمانى خلق مى‏كند تا بر آنان سايه بيفكند، آيا مگر جز اين است كه خداى تعالى فرموده: « يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ» و نيز فرموده:« أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ» اين حديث با اندكى اختلاف در تفسير نور الثقلين، ج 2، ص 554، ح 135 به نقل از خصال شيخ صدوق آمده است. (4)
سوالی ممکن است در این زمینه مطرح می شود و آن این است که چرا برای موجودات قبلی قیامتی که در هم کوبنده جهان باشد بر پا نشده و برای نسل فعلی بر پا میشود؟
طبق روایات خداوند هزاران عالم را آفرید و قیامتشان برپا شد، این عالمی که ما هم اکنون در آن بسر می‌بریم اولین عالم نیست بلکه خداوند هزاران عالم را خلق فرموده و قیامتشان بر پا شده ، بدین معنی که بساط عوالم قبلی به کلی برچیده و عالمی دیگر با موجوداتی دیگر خلق شده است؛ چنانچه در روایات مختلفی بدین مطلب اشاره شده است ؛ به روایت زیر توجه بفرمایید:

«جابر بن يزيد، گفت: از امام پنجم تفسير قول خدا عز و جل را پرسيدم «آيا درمانده شديم به آفرينش نخست بلكه آنان هر روز در پوششى از آفرينشى تازه‏اند » (ق آیه 15) پاسخ فرمود: اى جابر تاويلش اينست كه چون خدا عز و جل اين خلق را پايان دهد و اين جهان را ؛ و اهل بهشت در بهشت جا كنند، و اهل دوزخ در دوزخ، خدا ی عز و جل جهانى غیر اين جهان از نور بيافريند، و عالمی نو به پا می کند بدون ‏نر وماده ای ،که او را می پرستند و يگانه می شناسند، و زمينى جز اين زمين براى آنها بيافريند كه روى آن باشند، و آسمانى جز اين آسمان كه بر آنها سايه كند، شايد تو پندارى كه خدا ی عز و جلّ همانا اين يك جهان را آفريده، يا اينكه خدای عز و جل آدمى جز شما نيافريده، آرى به خدا قسم البته خدا ی تبارك و تعالى هزار هزار جهان و هزار هزار آدم (ابو البشر) آفريده و تو دنبال اين همه جهان و اين همه آدميانى. (5)

از این روایت و روایات مشابه این معلوم می شود قبل از این عالم خداوند عوالم دیگری را خلق فرموده و با برپایی قیامت آنها عوالم برچیده شده و از نو عالم دیگری خلق فرموده است ؛ عالمی که هم اکنون در آن هستیم نیز قیامتی دارد که بعد از برپایی قیامت کل عالم زیر و رو شده و عالمی دیگر خلق خواهد شد . لذا قیامتی که برای این عالم برپا خواهد شد هم شامل انسان های قبل از آدم علیه السلام و شامل انسان های بعد از حضرت آدم می شود ، اما قیامت عوالم قبل برپا شده است .
سوال دیگری که مطرح می شود این است که؛ آیا این سرنوشت محتوم تمام نسل انسان است و یا استثنائاتی در این بین وجود دارد؟ آیا امام مهدی عج در کرات دیگر نیز حکومت خواهند کرد؟
برخی روایات تصریح دارند به اینکه حضرت مهدی عج سوار بر مرکب هایی به آسمان ها سفرمی کند؛ امکان سفر به فضا از دیگر ویژگی‎های حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) است؛ چنان‌که امام باقر(ع) فرمود: «برای صاحب و سرور شما مهدی، آن وسیله سرکش ذخیره شده است. راوی گوید: «منظور از وسیله سرکش چیست؟» امام فرمود: «ابری است که در آن غرش رعد و شدت صاعقه یا برق است. او بر این وسیله سوار می‎شود. آگاه باشید! او به زودی بر ابرها سوار می‎شود و به آسمان‌ها و زمین‎های هفت‌گانه صعود می‎کند». (الاختصاص، ص199)

………………………………………….. …………………………………..
1.بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص 47
2. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج 6، ص 40
3. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏54، ص: 337
4. به نقل از تفسیر المیزان ذیل آیه 48 سوره مبارکه ابراهیم (برای مطالعه بیشتر لینک زیر را ملاحظه بفرمایید: www.pasokhgoo.ir/node/719
5. عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: « سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ : « أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ » فَقَالَ يَا جَابِرُ تَأْوِيلُ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَفْنَى هَذَا الْخَلْقَ وَ هَذَا الْعَالَمَ وَ سَكَنَ أَهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلُ النَّارِ النَّارَ جَدَّدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَالَماً غَيْرَ هَذَا الْعَالَمِ وَ جَدَّدَ عَالَماً مِنْ غَيْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ يَعْبُدُونَهُ وَ يُوَحِّدُونَهُ وَ يَخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً غَيْرَ هَذِهِ الْأَرْضِ تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً غَيْرَ هَذِهِ السَّمَاءِ تُظِلُّهُمْ لَعَلَّكَ تَرَى أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا خَلَقَ هَذَا الْعَالَمَ الْوَاحِدَ أَوْ تَرَى أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَخْلُقْ بَشَراً غَيْرَكُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ وَ أَنْتَ فِي آخِرِ تِلْكَ الْعَوَالِمِ وَ أُولَئِكَ الْآدَمِيِّينَ »( بحار الانوار ، ج8 ، ص 375)


 نظر دهید »

چرا خدا ما رو خلق کرد؟

07 مهر 1393 توسط سایه خورشید

پیوند: http://www.askdin.com/thread41939.html


سوال: چرا خدا ما رو خلق کرده؟؟؟


پاسخ: يكي از صفات خداوند تبارك تعالي خالقيت و فياضيت است، بنابراين بر خداست كه خلق كند؛ هر چيزي كه امكان وجود دارد بر خداوند لازم است كه آن را بيافريند، وجود تك تك انسان ها و تك تك موجودات ديگر امكان داشت فلذا آفريده شدند، اگر آفريده نمي شد جاي شبهه بود كه خدايا فلان چيز امكان وجود داشت چرا خلق نكردي ؟
برای مثال ما انسان ها قوّه شنوايي و بينايي داريم اينها كمالات ذاتي ماست اگر اين قوا نباشند موجودي بنام انسان نيز نخواهد بود. اگر كسي از ما بپرسد كه شما چرا مي بينيد يا مي شنويد؟ چه جوابي مي دهيم؟ جواب مي دهيم: مي شنوم و مي بينيم چون انسانم و قوّه شنوايي و بينايي دارم.
خدا جامع جميع كمالات وجودیست؛ خلق مي كند چون خالق است رزق مي دهد چون رازق است؛ زنده می کند حی ّ و محیی است و … اگر خدا خلق نمي كرد خدا نبود؛ چون اگر خلق نمي كرد خالق نبود؛ و اگر خالق نبود فاقد اين صفت كمالي بود؛ و اگر فاقد يكي از كمالات بود ناقص بود و اگر ناقص بود واجب الوجود نبود و موجودي كه واجب الوجود نيست خدا نيست. پس خدا مي آفريند چون آفريدن كمال اوست.

شهید مطهری در این رابطه می فرماید:
«از نظر عقلی آفرینش نوعی احسان و فیض از جانب خداوند نسبت به موجودات ممکن است؛ یعنی آنچه امکان خلق شدن دارد، خداوند از خلق کردن آن بخل نمی‌ورزد و دریغ نمی‌کند، چنین آفرینشی «حُسن ذاتی دارد» و قیام به چنین فعلی که ذاتاً پسندیده است، جز آن که خود فعل زیبا باشد، به چیز دیگری نیاز ندارد، زیرا نشانه جود و فضل اوست. محال است که موجودی قابلیت وجود پیدا کند اما خداوند نیافریند».[ مطهری، مرتضی، معارف اسلامی، در آثار استاد مطهری، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، چاپ سوّم، ۱۳۷۷، ص ۱۷٫] از نظر عقلی هر موجودی که امکان خلق شدن دارد، با زبان حال درخواست وجود و کمال می‌کند، آفرینش جهان در واقع پاسخ به این امکان و درخواست‌های طبیعی و ذاتی اشیاء است.
مطلب دیگر اینکه طبق فرمایش قرآن کریم خداوند سبحان، عالم و آدم را عبث و بیهوده نیافرید؛ قرآن کریم می‌فرماید: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ» آیا می‌پندارید که شما را بیهوده آفریده‌ایم و به سوی ما باز نمی‌گردید؟
در آیه دیگر فرمود:«یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً» حال باید دید هدف از خلقت از دیدگاه قرآن کریم چیست؟

قرآن کریم برای آفرینش انسان چهار هدف را بیان نموده در این جا به هدف اصلی اشاره می شود:
الف) آزمایش و ابتلاء:
در آیاتی از قرآن کریم، هدف از آفرینش انسان‌ها آزمایش و امتحان دانسته آن شده است، از جمله که می‌فرماید: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»[ملک 2] خداوند مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می‌کنید و او شکست‌ناپذیر و بخشنده است.» این امتحان برمی‌گردد به ظهور و بروز کمالات انسانی.
ب) عبودیت و بندگی
در موردی دیگر، از عبادت به عنوان هدف آفرینش انسان و جن نام برده شده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ»[ذاریات 56] من جنس و انس را نیافریدم جز برای این‌که عبادتم کنند.» (و بدین‌وسیله به قلّه کمالات راه یابد).
نکته : امتحان همیشه برای تست کردن نیست زیرا یک معلم کاملا بر دانش آموزان خود مسلط است، می داند کدام یک شاگردانش در چه حدی از دانش و معلومات می باشد، امتحان در بسیاری از مواقع برای این است که شاگرد تلاش خود را برای درس و مطالعه مضاعف کند، چون سختی ها انسان را می سازد، هیچ انسانی بدون سختی و تلاش به مقامات عالیه (حتی مقامات دنیوی) نرسیده است، رسیدن به مقامات عالیه در نتیجه تلاش و کوشش بی وقفه است؛ نتیجه امتحان نیز همین است چون امتحان انسان را به تلاش وا می دارد و تلاش موجب شکوفایی استعدادهای درون شده و انسان را به کمال می رساند.

 


نتیجه اینکه:
هدف از خلقت انسان عبودیت و رسیدن به مرتبه کمال و استفاده از رحمت بی‌پایان الهی است. دادن رحمت نیز، مقتضای ذات الهی است؛ یعنی ذات او این‌گونه فیاض است که رحمت از او صادر می‌شود و هر موجود را به کمال شایسته خویش می‌رساند. لازمه رسیدن به کمال شایسته خلقت عنصری است این دنیا فرودگاه پرواز به سوی ملکوت است تا انسان سختی راه را نچشد رسیدن به کمال شایسته انسانیت از محالات است، حکمت تمام سختی ها هم همین است، کودک یک سال تا زمانی که زمین نخورد،سرش آسیب نبیند و سختی نبیند نمی تواند راه برود! برای رسیدن به هر کمالی باید سختی راه را نیز تحمل کرد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
هدف زندگی، استاد مرتضی مطهری، ص ۱ـ۴۴
خودشناسی برای خودسازی، استاد مصباح یزدی، ص ۱ـ۷۸

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

معارف دین

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • فقه و اصول
  • اخلاق و عرفان
  • کلام و اعتقادات
  • تفسیر و علوم قرآن
  • حدیث
  • مشاوره و روان شناسی
  • ولایت و فرهنگ پایداری
  • مناسبت ها
  • سخنرانی های حوزه
  • الهی نامه
  • تاریخ اسلام
  • پژوهش های طلاب حوزه علمیه معصومیه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • سایه خورشید
  • تماس