پزوهش های سال تحصیلی 95-94
درج مقاله با موضوع بررسی خوف و رجا و آثار آن
دریافت فایل pdf مقاله با موضوع:
پژوهشگر: فاطمه امیری نژاد
حوزه علمیه معصومیه سلام الله علیها
بین عملکرد ما در هیئت ها وآیه ی سوره اعراف تعارض هست؟
پیوند: http://www.askdin.com/thread45178.html#post730889
پرسش: ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ(سوره اعراف ایه 55)
این آیه آیا با مهدیه ها و هیئت ها تعارض داره ؟
آیه میگه پنهانی و ما اونجوری…. و اینکه میگه آروم و ما تو هیئت ها اینقد داد میزنیم ؟
پاسخ: در پاسخ به اين پرسش شما بايد چند نكته را ياد آور شد :
1- دلالت آيه 55 سوره مباركه اعراف بر دعا از روي خفيه ، دعاي بدور از ريا و با حضور قلب استيعنى با كمال خضوع و خشوع و تواضع روى به سوى او آريد ؛ اينكه در آيه فوق دستور داده شده كه خدا را به طور خفيه و در پنهانى بخوانيد براى اين است كه از ريا دورتر، و به اخلاص نزديكتر، و توام با تمركز فكر و حضور قلب باشد… اين احتمال نيز در آيه داده شده است كه منظور از تضرع دعاى آشكار و منظور از خفيه دعاى پنهانى است ، زيرا هر مقامى اقتضائى دارد گاهى بايد آشكارا و گاهى پنهانى دعا كرد. (1)
2- آنچه مورد نكوهش است، جزع و فزع و اظهار سخنان بيهوده و باطل در هنگام مصيبت، و اظهار نارضايتي نسبت به قضا و قدر الهي است، چنان كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در مصيبت فرزندش ابراهيم، در حالي كه اشكش جاري بود فرمود: «و انّا بك لمحزونون، تبكي العين و يدمع القلب و لا نقول، يسخط الرب عز ّو جل»،(2) فرزندم، براي تو غمناك هستيم، چشم مي گريد و دل مي سوزد اماّ چيزي كه موجب نارضايتي خداوند گردد بر زبان نمي آوريم..
-3 بر اساس نص صريح قرآن كريم :لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا(نساء/148)
خداوند دوست ندارد كسي با سخنان خود بديها را اظهار كند مگر آن كسي كه مورد ستم واقع شده باشد، خداوند شنوا و دانا است.
عزاداري و گريه و نوحه بر سيد الشهدا عليه السلام و نيز ساير ائمه هدي عليهم السلام از باب اظهار انزجار از ظلمي است كه بر آن ائمه ي معصوم عليهم السلام واقع شده است و در اين زمينه بر اساس آيه 148 سوره مباركه نساء ، چنين مساله اي بلا مانع است همچنين سيره ي اهل بيت عليهم السلام ، حضرت سجاد عليه السلام و حضرت زينب سلام الله عليها در عزاداري بر سالار شهيدان و نوحه و گريه و اظهار ستمي كه بر آنان شده است بهترين مهر تاييد بر اين عزاداريهاست.
(1)- با تلخيص:ر.ك:تفسير نمونه، ج6،صص209و210
(2)- بحار الانوار ، ج79،ص90
درج مقاله با موضوع پژوهشی پیرامون اخلاق طلبگی
آیا افسردگی و بی حوصلگی گناه است؟
پیوند: http://www.askdin.com/thread48222-2.html
سوال
آیا طبق سوره والعصر، افسردگی، بی حوصلگی و بی انگیزگی گناه کبیره محسوب میشوند و بخاطر اینها مجازات خواهیم شد؟
پاسخ
بهتر است بين افسردگي و بي حوصلگي تفكيك قائل شويم. از سويي ديگر اين دو علل زيستي، اجتماعي، رواني و معنوي مختلفي دارند در برخي موارد مانند علل زيستي انسان اختياري ندارد و طبيعتا از حوزه تكليف خارج اند و گناه هم نيست و حتي ممكن است براي همين گرفتاري مأجور باشد ولي به هر حال چيزي كه هست ما در روايات تشويق شده ايم كه با تنبيلي و كسالت و بي حوصلي و بيماري ها (افسردگي و..) مقابله كنيم و با رجوع به متخصص درمان كنيم. كسالت و بي حوصلي از جنود جهل است و شادي و نشاط و اميد از لشكريان عقل.
اما در اين كه چه گناهانی جزو گناهان كبيره است، رواياتي متعددی وجود دارد كه گناهان كبيره را مشخصا ذكر مي كند. به عنوان مثال در روايتي از حضرت عبدالعظيم الحسني از امام صادق ـ عليه السّلام ـ گناهان كبيره عبارتند از:
1. شرک به خداوند که بزرگترين گناهان كبيره است. 2. نوميدي از خدا. 3. ايمني از مكر (عذاب و مهلت) خدا. 4. عقوق والدين. 5. قتل نفس. 6. متهم كردن زن پاكدامن به زنا. 7. خوردن مال يتيم. 8. فرار از جهاد. 9. رباخواري. 10. سحر. 11. زناكاري. 12. سوگند دروغ بر تبهكاري. 13. خيانت در غنيمت جنگي. 14. بازداشتن از پرداخت زكات واجب. 15. شهادت دروغ و نهان كردن شهادت. 16. شرابخواري. 17. نماز يا واجب ديگر خداوند را ترك كردن. 18. پيمان شكني. 19. قطع رحم.(1)
با تحقیق و تفحص در آیات و روایات دانسته میشود که کم حوصلگی و افسردگی و بی انگیزگی به خودی خود گناه کبیره نیست منتهی اگر همین حالات زمنیه ساز گناهان کبیره شوند باید از باب مقدمات حرام مورد پرهیز شدید قرار گیرند. زیرا چه بسا همین بی حوصلیگی منشا ناامیدی از خداوند و عقوق والدین و ترک نماز و قطع رحم شوند که همه اینها جزو گناهان کبیره به شمار می آیند. لذا روایات بسیار دیگری وجود دارد که انسان از بی حوصلگی و تنبلی نهی شده است.
به عنوان مثال امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند: إیَّاکَ وَ الْکَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا مِفْتَاحُ کُلِّ شَرٍّ.
یعنی از تنبلی و بی حوصلگی بپرهیز، زیرا که این دو، کلید هر بدی میباشند. (2)
همچنین امام باقر (علیهالسلام) در روایت دیگری میفرمایند: إنِّی لأبغضُ الرَّجُل أن یَکُون کسلاناً عَن أمرِ دُنیَاه، و مَن کَسَل عَن أمرِ دُنیاه فَهُو عَن أمر آخِرتِه أکسلَ.
یعنی من مردی را که در کار دنیایش تنبل باشد، مبغوض میدارم و کسی که در کار دنیا تنبل باشد، در کار آخرتش تنبلتر است. (3)
پینوشتها:
1- صدوق، محمد بن علي بن بابويه، عيون اخبار الرضا، قم، انتشارات جهان، 1378ه.ش،اول، ج1، ص286-287
2- میزان الحکمه، ج 11، ص 5186
3- وسائل الشیعه، ج 12، صفحه 37