بین عملکرد ما در هیئت ها وآیه ی سوره اعراف تعارض هست؟
پیوند: http://www.askdin.com/thread45178.html#post730889
پرسش: ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ(سوره اعراف ایه 55)
این آیه آیا با مهدیه ها و هیئت ها تعارض داره ؟
آیه میگه پنهانی و ما اونجوری…. و اینکه میگه آروم و ما تو هیئت ها اینقد داد میزنیم ؟
پاسخ: در پاسخ به اين پرسش شما بايد چند نكته را ياد آور شد :
1- دلالت آيه 55 سوره مباركه اعراف بر دعا از روي خفيه ، دعاي بدور از ريا و با حضور قلب استيعنى با كمال خضوع و خشوع و تواضع روى به سوى او آريد ؛ اينكه در آيه فوق دستور داده شده كه خدا را به طور خفيه و در پنهانى بخوانيد براى اين است كه از ريا دورتر، و به اخلاص نزديكتر، و توام با تمركز فكر و حضور قلب باشد… اين احتمال نيز در آيه داده شده است كه منظور از تضرع دعاى آشكار و منظور از خفيه دعاى پنهانى است ، زيرا هر مقامى اقتضائى دارد گاهى بايد آشكارا و گاهى پنهانى دعا كرد. (1)
2- آنچه مورد نكوهش است، جزع و فزع و اظهار سخنان بيهوده و باطل در هنگام مصيبت، و اظهار نارضايتي نسبت به قضا و قدر الهي است، چنان كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در مصيبت فرزندش ابراهيم، در حالي كه اشكش جاري بود فرمود: «و انّا بك لمحزونون، تبكي العين و يدمع القلب و لا نقول، يسخط الرب عز ّو جل»،(2) فرزندم، براي تو غمناك هستيم، چشم مي گريد و دل مي سوزد اماّ چيزي كه موجب نارضايتي خداوند گردد بر زبان نمي آوريم..
-3 بر اساس نص صريح قرآن كريم :لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا(نساء/148)
خداوند دوست ندارد كسي با سخنان خود بديها را اظهار كند مگر آن كسي كه مورد ستم واقع شده باشد، خداوند شنوا و دانا است.
عزاداري و گريه و نوحه بر سيد الشهدا عليه السلام و نيز ساير ائمه هدي عليهم السلام از باب اظهار انزجار از ظلمي است كه بر آن ائمه ي معصوم عليهم السلام واقع شده است و در اين زمينه بر اساس آيه 148 سوره مباركه نساء ، چنين مساله اي بلا مانع است همچنين سيره ي اهل بيت عليهم السلام ، حضرت سجاد عليه السلام و حضرت زينب سلام الله عليها در عزاداري بر سالار شهيدان و نوحه و گريه و اظهار ستمي كه بر آنان شده است بهترين مهر تاييد بر اين عزاداريهاست.
(1)- با تلخيص:ر.ك:تفسير نمونه، ج6،صص209و210
(2)- بحار الانوار ، ج79،ص90